وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

گاهی لازمه به ظاهر اونی نباشیم که درواقع هستیم

روزی پسرکی وارد مغازه ای می شود و مغازه دار در گوشِ مشتریش می گوید: «اون پسر رو

می بینی؟ اون احمق ترین پسرِ دنیاست! ببین الان بهت ثابت می کنم!»

مغازه دار یه اسکناس یک دلاری توی یک دستش و دو تا سکه ی 25سِنتی توی دستِ دیگرش

می گذاره و پسرک رو صدا میکنه و بهش میگه: «پسرم، کدوم دست رو میخوای؟»پسرک سکه ها

رو بر میداره و از مغازه بیرون میره. مغازه دار رو به مشتری گفت : «نگفتم؟»

بعدا وقتی مشتری از مغازه بیرون میاد، پسرک رو میبینه که داره از مغازه ی بستنی فروشی

میاد بیرون.میگه : «عمو جون, میتونم بپرسم چرا توی مغازه سکه ها رو انتخاب کردی؟»

 پسردر حالی که بستنی رو لیس میزد، رو به مرد گفت:«چون روزی که اسکناس رو بردارم،

بازی تموم میشه!!»