وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

بانو قناد نصرآبادی مادر بزرگ مقام معظم رهبری

بانو خدیجه قناد نصرآبادی (جده‌ی مادری رهبر انقلاب)

نصرآباد پیشکوه یکی از روستاهای تابعه‌ی شهرستان تفت در استان یزد است که در فاصله‌ی 60 کیلومتری شهر یزد قرار دارد. این روستا که پیشینه‌ی آن به پیش از اسلام می‌رسد، دارای آب و هوای ییلاقی و آثار تاریخی و طبیعی فراوان است. در صفحه‌ی 694 جلد سوم جامع مفیدی، چنین آمده است:

«نصرآباد چنان دهی است که عذوبت آبش خاصیت چشمه‌ی حیات ظاهر می‌گرداند و لطافت هوایش چون نسیم خُلد روحی تازه بر قالب پژمرده می‌رساند». جهت آشنایی بیشتر با تاریخ، فرهنگ و مشاهیر نصرآباد به کتاب سیمای نصرآباد تألیف نگارنده‌ی این مقاله رجوع شود.

حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، از طرف پدر تبریزی و ازطرف مادری هم نجف آبادی هستند. با این حساب اصفهانی به شمار می‌روند. اما شاید کمتر کسی بداند که معظم له بنا بر تعریفی یزدی هستند.

گفتنی است مقام معظم رهبری در جریان سفر به استان دارالعباده‌ی یزد، که در دی ماه 1386ش. انجام شد، در جمع نخبگان استان یزد، در محل مسجد حظیره، در پاسخ به پرسش مجری برنامه (دکتر غلامرضا محمدی) موضوع نصرآبادی بودن جده ی مادری خویش را با این عبارت کوتاه تائید فرمودند: «من طعم شیرین باقلوای یزدی را نخستین بار توسط مادربزرگ یزدی‌ام چشیدم».

 پدر رهبر انقلاب:

پدر رهبر انقلاب، حجت‌الاسلام سیدجواد حسینی خامنه‌ای از علمای روزگار خود بودند که در سال 1313ق. برابر با 1274ش. در نجف اشرف متولد شد. سید جواد سه ساله بود که با خانواده به تبریز مهاجرت کرد. وی در 12 سالگی (1325ق.) از نعمت پدر محروم شد و در سن 23 سالگی (1336ق.) راهی مشهد مقدس گردید تا تحصیل علوم دینی را ادامه دهد. نامبرده مصادف با آغاز سلطنت رضا شاه پهلوی در سال 1345ق. به نجف اشرف عزیمت نمود و پس از شش سال به مشهد بازگشت.

رهبر معظم انقلاب پدر خود را این گونه توصیف کرده‌اند: «پدرم روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه‌گیر. زندگی ما به سختی می‌گذشت. من یادم هست برخی شب‌ها اتفاق می‌افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت برای ما شام تهیه می‌کرد وآن شام هم نان و کشمش بود».

حجت‌الاسلام سیدجواد خامنه‌ای، پس از فوت همسر اولش که سه دختر به نام (علویه، بتول، فاطمه سلطان) از او به یادگار داشت، در سال 1353ق. با خدیجه میردامادی ازدواج نمود. وی در تاریخ 14 تیرماه 1365ش. در سن 93 سالگی بدرود حیات گفت و در توحید خانه (رواق پشت سر مرقد امام رضا(ع)، رخ در نقاب خاک کشید.

مادر رهبر انقلاب:

« بانو خدیجه‌ی میردامادی،تنها فرزند آیت‌الله سیدهاشم نجف آبادی میردامادی از همسر نخست بود. وی در شانزدهم اردیبهشت ماه 1293ش. در نجف اشرف دیده به دنیا آمد. مادر خدیجه، بی‌بی سکینه‌ی [قناد نصرآبادی] زود از دنیا رفت و این کودک در فقدان محبت مادر، از چشمه‌ی مهر مادر بزرگ [پدری] خود بی‌بی، [مادر حاج سید‌ هاشم] سیراب شد.» (شرح اسم، ص 24)

بی‌خدیجه میردامادی که نام مادر بزرگ نصرآبادی خود را به ارث برده، حدود 15 سال از محضر پدر کسب فیض نمود. او که با زبان عربی، فارسی و ‌ترکی آشنایی داشت، از معلومات پدر در زمینه‌ی علوم قرآنی و تاریخ اسلام، بهره‌ مند شد. این بانوی شجاع که حافظ قرآن و دیوان حافظ نیز بود. در 20 سالگی با حجت‌الاسلام سیدجواد خامنه‌ایی ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و یک دختر به نام‌های: سیدرضا، سیدمحمد، سیدعلی، سیدهادی و بدرالسادات معروف به بی‌بی رباب شد.

وی به تاریخ 22 آذرماه 1368ش. برابر با 15 جمادی الاول 1410ق. در 75 سالگی، بر اثر ایست قلبی وفات نمود و پیکرش در رواق پشت سر مرقد امام رضا(ع) در کنار همسرش به خاک سپرده شد.

 پدر بزرگ رهبر انقلاب:

«در منابع، نام و شهرت او، حاج سید ‌هاشم میردامادی، حاج سید هاشم نجف آبادی و سید ‌هاشم حسینی میردامادی یاد شده است. وی در 1303ق. در نجف اشرف به دنیا آمد. سید‌ هاشم دو ساله بود که پدرش را از دست داد و با سرپرستی مادرش بزرگ شد. وی تحصیلات خود را با آموزش علوم دینی آغاز کرد. پس از گذراندن مقدمات و دوره‌ی سطح، نزد آیات عظام: آخوند خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی، میرزا محمدتقی شیرازی و محمدحسین نائینی، دانش آموخت و به درجه‌ی اجتهاد رسید .... وی در نجف اشرف با بی‌بی سکینه [قناد نصرآبادی] ازدواج کرد و چندی بعد به مشهد مقدس آمد و با اقامت در این شهر، به ارشاد مردم و تفسیر قرآن و تألیف روی آورد». (شرح اسم، صص 13 -12)

تألیفات متعددی ازجمله: «رساله‌ای در رجعت»، «ترجمه کتاب سیف‌الامه» مرحوم نراقی، «شرح حال علما»، «خلاصه البیان فی‌تفسیر القرآن» تفسیر فارسی قرآن که دو جلد آن به طبع رسیده، «برخی از تقریرات درس مرحوم نائینی» و «جزواتی در علم اخلاق.» دارند.

وی در ازدواج دوم، با دختر ملاعبدالله واعظ تبریزی ازدواج کرد و از همسر دوم صاحب چهار پسر و چهار دختر شد. او در 77 سالگی، در تاریخ 22 آذر 1339ش. برابر با 23 جمادی الثانی 1380ق. به علت بیماری قلبی فوت کرد و در جوار امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.

 مادر بزرگ رهبر انقلاب:

جده‌ی مادری رهبر انقلاب، بی‌بی خدیجه دختر آیت‌الله میرزا محمدابراهیم نصرآبادی و رقیه خانم است که 25 تیرماه 1252ش. برابر با 21 جمادی الاول 1290ق. در نصرآباد دیده به جهان گشوده و در سن 81 سالگی به تاریخ 1374ق. برابر با 1333ش. دار فانی را وداع کرده و آرامگاهش در جنب بقعه‌ی شیخ عزالدین داوود نصرآباد است.

او که در چهار سالگی از نعمت پدر محروم شده بود، در چهاردهم بهمن 1260ش. برابر با 15 ربیع الثانی 1299ق.در حالی‌که هشت سال بیشتر نداشت، با سید زین‌العابدین قناد نصرآبادیمعروف به حاجی سیدمیرزا، فرزند سیدعلی ازدواج کرد. خطبه‌ی عقد این زوج را ملاحسین نصرآبادی انشاء کرده و در محضر شیخ جعفر ثبت شده است.

این زوج خوشبخت، که بر اساس شواهد و قرائن، مدتی از عمر خویش را در جوار آستان مقدس امیرالمومنین(ع) سپری کرده‌اند، صاحب چهار پسر و چهار دختر به نام‌های سیدحسین، سیدمحمود، سیدحبیب، سیدعلی، بی‌بی زهرا، بی‌بی مروارید،بی‌بی سکینهو بی‌بی قمر، بودنده‌اند.

بی‌بی سکینه قناد نصرآبادیفرزند سید زین‌العابدین و خدیجه، همسر اول آیت‌الله سید هاشم میردامادی نجف آبادی است. وی در زمانی که با خانواده‌ی خود، مقیم نجف اشرف بود، با این عالم دینی ازدواج کرده است. این زوج خوشبخت صاحب دختری به نام خدیجه‌ی میردامادی (مادر حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ایی) شدند. چندی بعد (قبل از 1314ش.) به مشهد مقدس مهاجرت نمودند ولی بی‌بی سکینه که احتمالاً تا سال 1317ش. زنده بوده است، در جوانی بدرود حیات گفت و پیکرش در حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.

بر اساس دو سنگ قبری که در سمت راست و چپ درب ورودی بقعه‌ی شیخ عزالدین داوود نصرآباد پیشکوه قرار دارد، سید زین‌العابدین در سال 1367ق. برابر با 6 فروردین 1326ش. در سن 96 سالگی و خدیجه خانم هفت سال بعد، در سال 1374ق. برابر با 1333ش. در سن 81 سالگی دار فانی را وداع کرده است.

 متن سنگ قبر سیدزین‌العابدین قناد نصرآبادی

هو الباقی - وفات یافت جناب اشرف الحاج و السادات حاجی سید میرزا حاجی سید زین العابدین خلف مرحوم حاجی سیدعلی قناد نصرآبادی به تاریخ ششم فروردین مطابق هزار و سیصد و بیست و شش شمسی 1326 - عمل ابن حسین.

 متن سنگ قبر خدیجه  نصرآبادی

آرامگاه مرحومه خدیجه بنت مرحوم آمیرزا ابراهیم - فوت 1374 قمری

ای که بر ما بگذری دامن کشان

 

از سر اخلاص الحمدی بخوان

              منابع:

  • · شرح اسم (زندگی نامه آیت‌الله سیدعلی حسینی خامنه‌ای) هدایت‌الله بهبودی، تهران 1390، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، وزیری، 767ص، مصور.
  • · سیمای نصرآباد، کاظم دهقانیان نصرآبادی، 1386، قم‌، انتشارات بقیة العتره، وزیری 600 ص، مصوّر رنگی.

کلاهبرداری 900 میلیون تومانی رمال حیله‌گر از زن جوان

زن رمال با فریب قربانی ساده‌لوح خود و به بهانه دور کردن اجنه از او و خانواده‌اش و درمان بیماری، زن جوان را 900 میلیون تومان سرکیسه کرد.
به گزارش جام جم، چندی پیش زنی با حضور در پلیس آگاهی استان قم از زنی به اتهام کلاهبرداری شکایت کرد و گفت: مدتی بود که متوجه تغییر رفتار همسرم شدم. بعد هم پی بردم او قصد ازدواج با زنی را دارد. قدرت تحمل این موضوع را نداشتم و دنبال راهی برای تغییر تصمیم شوهرم بودم. موضوع را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم که او پیشنهاد کرد سراغ یک رمال بروم تا با خرید نسخه های خوشبختی، شرایط زندگی ام را تغییر دهم.
وی ادامه داد: با حضور در خانه زن رمال او مدعی بود با ارواح در ارتباط بوده و می تواند غیب گویی کند و سرنوشت زندگی ام را تغییر دهد تا دیگر شوهرم تصمیم به ازدواج دوباره با هیچ زنی نگیرد. هر بار که سراغ زن رمال می رفتم از من پول می گرفت و نسخه های خوشبختی برایم می نوشت و این کار هشت ماه به طول انجامید.
شاکی یادآور شد: او تهدید می کرد که رفت و آمدم به خانه او را نباید کسی متوجه شود در غیر این صورت فرزند و خانواده ام به دست اجنه کافر شده و کشته خواهند شد. برای این که این حادثه رخ ندهد هر بار پول بیشتری در قبال نسخه هایی که برایم می نوشت می پرداختم. حتی خانه پدری ام را هم فروختم و پول آن را به زن رمال دادم. او در این چند ماه 900 میلیون تومان از من پول گرفت، اما نسخه هایش هیچ تاثیری نداشت و وضع زندگی ام هر بار بدتر می شد.
رئیس پلیس آگاهی استان قم در این باره به جام جم گفت: با تشکیل پرونده قضایی تحقیقات برای دستگیری متهم زن آغاز شد تا این که او، زمانی که شبانه قصد وارد شدن به خانه اش را داشت، دستگیر شد. متهم با انتقال به پلیس آگاهی اظهارات متناقضی را بیان کرد تا این که در مواجهه حضوری با شاکی اعتراف کرد با نوشتن نسخه های دروغین از او کلاهبرداری کرده است.
سرهنگ مهدی قدمی افزود: متهم با کمک دوست مشترکی که با شاکی داشت اطلاعات خانوادگی او را کسب کرده و در جلسات با اشاره به این اطلاعات، مدعی بود از گذشته و آینده زن جوان اطلاع دارد و برای درمان بیماری خواهر شاکی نیز پول گرفته بود.
وی در پایان از افرادی که در دام متهم گرفتار شده اند خواست با مراجعه به پلیس آگاهی قم شکایت خود را مطرح کنند

داستان زندگی شاهزاده Dobrawa بوهمیا

Dobrawa.jpg

Dobrawaهمسر میشکو اول لهستان و دختر پادشاه چک بود.تاریخ تولد او مشخص نیست. نکته ای که در زندگی او وجود دارد این است که ممکن است او قبل از ازدواج با پادشاه لهستان ازدواج دیگری کرده باشد و دارای فرزندی از همسر قبلی خود باشد.

به هر روی ازدواج او حاصل یک توافق سیاسی بین رهبران چک و لهستان بود . Dobrawaکسی بود که توانست در حکومت لائیک آن زمان لهستان نفوذ نماید و سرنوشت این حکومت را بسمت یک حکوت مسیحی سوق دهد بطوریکه همسر او یک مسیحی دو آتشه گردید.رابطه سیاسی لهستان و چک حتی پس از مرگ او ادامه داشت سه  فرزند از او به یادگار ماند و تاریخ مرگش به سال 977 میلادی بر می گردد.

چراغ راه


هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر انقلاب                             
 

ایشان معتقدند «موانع فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانواده‌ها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر رسمی درباره‌ی این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند: بعضى از تصورات و سنت‌هاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دست‌‌ و پاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوان‌ها است؛ این سنت‌ها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبه‌‌گرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده‌‌ى نقض خیلى از عادت‌ها و سنت‌ها هستید، به نظر من این سنت‌هاى غلطى را هم که در زمینه‌‌ى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید.
۱. مهریه سنگین
کسانی که مهریه‌ی بالا برای خانمشان قرار می‌دهند، به جامعه ضرر می‌زنند. خیلی از دخترها توی خانه می‌مانند، خیلی از پسرها بی‌زن می‌مانند، به ‌خاطر این ‌که این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای این‌که مهر پیغمبر صلی‌ الله ‌علیه ‌و آله سنت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.
خطبه‌ی عقد ۱۱ / ۸ /۱۳۷۷
مهریه‌ی سنگین مال دوران جاهلیت است. پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله آن را منسوخ کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله از یک خانواده‌ی اعیانی است. خانواده‌ی پیغمبر صلی الله علیه و آله، تقریباً اعیانی‌ترین خانواده‌ی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیدة النّساء العالمین» قرار داد «مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است می‌خواهند ازدواج کنند، مهریه‌ی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریه‌ی کم را قرار دادند که اسمش «مَهرُ السُّنَّة» است.
خطبه‌ی عقد ۲۸ / ۲ /۱۳۷۴
مهریه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریه‌ای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.
خطبه‌ی عقد ۱۸ / ۵ /۱۳۷۴
بعضی خیال می‌کنند مهریه‌ی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک می‌کند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریه‌ی سنگین هیچ معجزه‌ای نمی‌تواند بکند.
خطبه‌ی عقد ۱۱ / ۵ /۱۳۷۷
بعضی از خانواده‌های طرف عروس می‌گویند که ما مهریه‌ی آن‌قدر بالا نمی‌خواهیم ولی خانواده‌ی داماد برای پز دادن و تفاخر می‌گویند نه نمی‌شود! چند میلیون یا فلان‌قدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریه‌ی بالا خوشبخت نشد. این‌هایی که خیال می‌کنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد، ‌ این‌ها اشتباه می‌کنند. ازدواج اگر چنان‌چه با محبت بود، ‌ با وضعیت درست بود، بی‌مهریه هم متزلزل نمی‌شود. ولی اگر چنان‌چه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم که زیاد باشد، مرد بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریه هم فرار کند.
خطبه‌ی عقد ۴ / ۹ /۱۳۷۵
من از مردم سراسر کشور خواهش می‌کنم که آن قدر مهریه‌ها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول صلی الله علیه و آله در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمی‌گوییم حرام است. نمی‌گوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و اولاد ایشان و ائمه‌ی هدی علیهم ‌السلام و بزرگان اسلام است. خلاف روش این‌هاست و به‌خصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به این‌که همه‌ی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواج‌ها را این‌طور مشکل کنند.
خطبه‌ی عقد ۲ / ۹ /۱۳۷۳
۲.  جهیزیه سنگین
من گمان می‌کنم این‌که در جهیزیه‌ی حضرت زهرا علیها السلام این قدر سادگی رعایت شد... این حد را حفظ کردند. این یک جنبه‌ی نمادین داشت. برای این‌که بین مردم مبنا و پایه‌ای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده‌روی‌ها پیش می‌آید، نشوند.
خطبه‌ی عقد ۱۸ / ۴ /۱۳۷۷
بعضی از خانواده‌های عروس، خودشان را اذیت می‌کنند و به زحمت می‌اندازند و اگر پول هم ندارند به زحمت پول تهیه می‌کنند. اگر پول دارند خرج زیادی می‌کنند، برای این‌که یک جهیزیه‌ی مفصل پر زرق و برقی را مثلاً در  اختیار دخترشان بگذارند.
خطبه‌ی عقد ۲۸ / ۱۲ /۱۳۷۷
جهیزیه‌ی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمی‌کند و هیچ خانواده‌ای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمی‌رساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ زندگی است و جز دردسر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایده‌ای ندارد.
خطبه‌ی عقد ۱۸ / ۹ /۱۳۷۵
مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانواده‌تان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیه‌اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است.
خطبه‌ی عقد ۲۹ / ۳ /۱۳۸۱
بعضی‌ها سعی می‌کنند که برای جهیزیه بزنند روی دست همه‌ی قوم و خویش‌ها و همسایه‌ها و دوست و آشناها که این هم غلط است... باید نگاه کنید ببینید که چه چیزی درست است، چه چیزی حق است آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یک خانواده‌ی دو نفره یک وسایلی لازم دارند که یک زندگی ساده‌ای داشته باشند.
خطبه‌ی عقد ۳ / ۸ /۱۳۷۹
انواع و اقسام ریخت و پاش‌ها، زیاده‌روی‌ها، کارهای غلط، جهیزیه‌های سنگین. همه‌جور چیزی را حتماً باید بخرند، بیاورند توی جهیزیه بگذارند، که اقلّاً یک چیز بیشتر از آن دختر خاله‌اش، یا نمی‌دانم خواهرش، یا آن همسایه‌شان یا آن همکلاسی‌شان داشته باشد. اینها از آن غلط‌های بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و برای مردم. خیلی از دخترها نمی‌توانند به خانه‌ی بخت بروند، خیلی از پسرها نمی‌توانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاری‌ها. اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آن‌قدر سخت‌گیری نکرده بودند، بعضی‌ها اگر مهریه‌شان سنگین نبود، اگر این جهیزیه‌های جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای این‌که مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش نمی‌زدند، این گرفتاری‌ها برای خیلی از خانواده‌ها پیش نمی‌آمد.
خطبه‌ی عقد ۲۶ / ۱۰ /۱۳۷۲
از اول، بعضی‌ها همه‌ی ریز و درشت و لازم و غیر لازم را برای دخترشان به عنوان جهیزیه فراهم می‌کنند که مبادا از دختر فلانی، از نمی‌دانم دختر عمویش، یا از خواهرش یا از جاریش مثلاً کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها غلط است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد، مایه‌ی تشکر هم نمی‌شود.
خطبه‌ی عقد ۲ / ۹ /۱۳۷۸
نگذارید جهیزیه‌ها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروس‌ها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر می‌خواهند، شما نگذارید.
خطبه‌ی عقد ۲۳ / ۹ /۱۳۷۳
مادرهای عروس‌ها در تهیه‌ی جهیزیه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمان است، دلش می‌شکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمی‌خواهند. ما بیخود نباید دل آن‌ها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و... حتماً باید برایش تهیه شود.
خطبه‌ی عقد ۱۶ / ۱۱ /۱۳۷۹
۳. تجملات زیاد
تجملات برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت می‌کنند، معنایش این نیست که از لذت‌ها و خوشی‌هایش بی‌اطلاعند، نه! آن را کاری مضر برای جامعه می‌دانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه زیان می‌کند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. اما وقتی که همین‌طور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز می‌کند و به جاهای دیگر می‌رود.
خطبه‌ی عقد ۲۰ / ۴ /۱۳۷۰
مگر کسانی که با تجمل عروس و داماد می‌شوند خوشبخت‌ترند؟ چه کسی می‌تواند چنین چیزی را ادعا کند؟ این کارها جز این‌که یک عده جوان را، یک عده دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر این‌ها تلخ نماید، اگر نتوانستند آن‌جور آن‌ها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست... تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همین‌طور غیر متأهل بماند.
خطبه‌ی عقد ۲۳ / ۹ /۱۳۷۳
۴. اسراف
برخی، اسراف می‌کنند. می‌ریزند و می‌پاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اولیات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.
خطبه‌ی عقد ۱۱ / ۶ /۱۳۷۲
بعضی از مردم با این کاری که می‌شود با آن ثواب برد، گناه می‌برند. با اسراف‌هایی که می‌کنند، با خلاف‌هایی که انجام می‌دهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام می‌دهند. حرام همه‌اش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، اما ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیاده‌روی کردن، ‌ حرام و حلال کردن برای این‌که بتواند جهیزیه‌ی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است.
خطبه‌ی عقد ۹ / ۱۱ /۱۳۷۶
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرج‌های سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل می‌کنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.
خطبه‌ی عقد ۲۴ / ۵ /۱۳۷۴
۵. خرید از مکان‌های معروف به گرانی
این دختر خانم‌ها که می‌خواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیه، توی این دکان‌های گران‌قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلات گران‌قیمت که معروف است – نمی‌خواهم البته اسم بیاورم – من می‌شناسم کجاهاست که دکان‌هایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این‌طور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها می‌کنند.
خطبه‌ی عقد ۱۹ / ۳ /۱۳۷۲
۶. هتل‌ها و سالن‌های پرخرج
این هتل‌ها و سالن‌ها و جشن‌های پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد اما ساده، مانعی ندارد. من نمی‌خواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانه‌هایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید.
خطبه‌ی عقد ۲۷ / ۱۰ /۱۳۷۳
عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم برای دختر مکرمه‌ی‌ خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زن‌ها دست زدند و خوشی کردند. اما نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسراف‌ها همین مجالس عقد و عروسی گران‌قیمت است. در هتل‌ها، در این سالن‌های گران‌قیمت مجالس درست می‌کنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام می‌شود، از بین می‌رود، روی زمین ریخته می‌شود و ضایع می‌گردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی!؟ برای عقب نماندن از قافله‌ی اسراف!؟
خطبه‌ی عقد ۵ / ۱ /۱۳۷۲
عروسی شیرین، آن عروسی‌ای نیست که توی آن خیلی خرج می‌شود و اسراف زیاد در آن می‌شود. عروسی شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین می‌شود. و لو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این می‌شود عروسی. این میهمانی‌های مفصل و سالن‌های آن‌چنانی یا توی هتل‌ها، خرج‌های زیاد، جنس‌های گران برای مهمانی، اینها هیچ مناسب نیست. نمی‌گویم ازدواج را باطل می‌کند، نه! ازدواج درست است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ می‌کند.
خطبه‌ی عقد ۹ / ۱۲ /۱۳۷۷
مگر سابق که این سالن‌ها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن می‌گرفتند، مهمان‌ها می‌آمدند شیرینی می‌خوردند، ازدواج‌ها بی‌برکت‌تر از امروز بود؟ عزت دخترها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالن‌های بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمی‌کنم با این سالن‌ها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی می‌روند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد.
خطبه‌ی عقد ۳۰ / ۷ /۱۳۷۷
بعضی خیال می‌کنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالن‌های گران گرفتن، خرج‌های زیادی کردن، ‌ عزت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد می‌کند. نخیر عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظری آن‌هاست، نه به این چیزها... .
خطبه‌ی عقد ۱۱ / ۵ /۱۳۷۷
۷. لباس عروس گران ‌قیمت
بعضی‌ها لباس عروس گران ‌قیمت می‌خرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس می‌خواهند، بعضی‌ها لباس عروس را می‌روند کرایه می‌کنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضی‌ها این را ننگ می‌دانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیندازد دور. یک بار مصرف! آن هم با این وضعی که بعضی مردم دارند.
خطبه‌ی عقد ۴ / ۱۰ /۱۳۷۴
۸. به رخ کشیدن ثروت‌ها
اگر چنان‌چه در ازدواج بحث مادیات عمده شد، این معامله‌ی عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معامله‌ی مادی. این معامله‌های گران، این جهیزیه‌های سنگین، این چشم و هم‌چشمی‌ها و این به رخ کشیدن ثروت‌ها و پول‌ها – که برخی از افراد غافل و بی‌خبر می‌کنند – ازدواج را در واقع خراب می‌کنند. لذاست که در شرع مقدس مستحب است مهریه کم گرفته شود که «مَهرُ السّنّة» مورد نظر است.
خطبه‌ی عقد ۱۳ / ۱۲/۱۳۷۷
ازدواج را آسان کنید
من به همه‌ی مردم در سراسر کشور توصیه می‌کنم که ازدواج‌ها را آسان کنند. بعضی‌ها ازدواج را مشکل می‌کنند. مهریه‌های گران و جهیزیه‌های سنگین ازدواج را مشکل می‌کند... خانواده‌ی پسرها توقع جهیزیه‌های سنگین بکنند. خانواده‌ی دخترها برای چشم هم‌چشمی دیگران جهیزیه‌ها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگین‌تر بکنند. چرا؟ اثر این را می‌دانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانه‌ها می‌مانند، کسی جرئت نمی‌کند به ازدواج نزدیک شود.
خطبه‌ی عقد ۲ / ۹/۱۳۷۳
 
منبع: گلی از گلهای بهشت
 

مهران غفوریان بالاخره داماد شد + عکس مراسم عروسی

بالاخره مهران غفوریان بازیگر سریال های طنز ازدواج کرد. مهران غفوریان که چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی خبر نامزدی اش را اعلام نمود, ازدواج کرد و به جرگه متاهلین پیوست. عکس منتشر شده مربوط به جشن عروسی وی با حضور امیر نوری , رضا یزدانی , علی اوجی و شهرام زمانی (دی ماه ۹۳) […]