وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

آیت الله جنتی! من هم عوضی‌ام؟

موافقان رفع حصر عوضی نیستند؛ از بزرگان نظامند 
 
آیت الله جنتی روز گذشته گفت: «ما باید در دهان آنهایی بزنیم که می گویند حصر باید شکسته شود، آنهایی که می گویند حصر باید شکسته شود به دنبال آن هستند تا فتنه گران دوباره بیرون آمده و فتنه انگیزی کنند و مردم باید در 22 بهمن با حضور گسترده خود این نقشه فتنه گران را فاش و آن را محکوم کنند؛ چرا که اگر 4 آدم عوضی شروع به حرف زدن در این زمینه کنند آیا این حرف 75 میلیون نفر ایرانی است؟ این مساله از مسائل کلی نظام است و مسائل جزئی نیست که هر کسی در مورد آن اظهارنظر کند و شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی تا آنجا که می تواند این مطلب را عریان نشان خواهد داد که دشمن چه فکری در این زمینه در سر می پروراند».

به گزارش انصاف نیوز، درباره‌ی نظرات آیت الله جنتی نسبت به افراد موافق رفع حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی، به ویژه عبارت «4 تا عوضی» نکاتی قابل توجه است:

یکم: آیا اگر حتی یک نفر از 75 میلیون نفر ایرانی چنین نظری داشته باشد، باید در دهان او زد؟ آیا این سخن، برداشتی منفی از جمهوری اسلامی را بازتاب نمی‌دهد؟ آیا از نظر آیت الله جنتی کسی حق اظهارنظر در این باره را هم ندارد؟ چطور یکی از نمایندگان مجلس در حضور رهبری چنین درخواستی را مطرح کرده و کسی در دهان او نزد؟

دوم: این سخنان از چه موضعی زده شده است؟ پاسخ به این سوال کمک می‌کند که این نظر شخصی آیت الله تلقی شود، اما با عدم شفافیت این موضع گیری، متاسفانه معمولا برداشتی غیر از رسمی بودن آن در اذهان شکل نمی‌گیرد، در حالی که این نظرات شخصی ایشان است.

سوم: روز 22 بهمن ماه، روزی ملی برای یادآوری و تاکید بر شعارهای مشترک ایرانی‌هاست ولی فراخوان شعار علیه بخشی هر چند اندک از مردم، در صف اتحاد مردم اخلال ایجاد می‌کند؛ اتفاقی که متاسفانه در سخنان برخی سخنرانان مراسم‌های ملی و حتی قطعنامه‌ای که به نام شرکت کنندگان قرائت می‌شود نیز دیده شده است.

چهارم: به کار بردن عنوان «4 تا عوضی» چه توجیهی دارد؟ آیا استفاده از واژه‌های خس و خاشاک از سوی احمدی‌نژاد خطاب به معترضان سال 88 تجربه نشده که به قدری تحریک کننده بود و حتی شخصیت‌های اصولگرا هم آن را اشتباهی فاحش خوانده‌اند؟

عذرخواهی به خاطر سخن گفته شده، رفع کننده‌ی کامل آن اشتباه نیست اما ای کاش انجام شود. بهتر است که سخنران‌ها فکر روزی نامشخص در آینده را بکنند که حصر رفع شود؛ آیا آن روز هم معتقدند که موافقان را رفع حصر در آن روز، چنین صفاتی دارند؟!

پنجم: ادعای «4 تا عوضی»، مشخص نیست که بر مبنای نظرسنجی بوده یا خیر؛ اما به سادگی می‌تواند از درون جامعه متوجه شد که اینقدرها هم «ناچیز» نیستند؛ بخشی از اصلاح طلبان ازجمله سیدمحمد خاتمی، محمدرضا عارف، سیدهادی خامنه‌ای، ... همچنین نزدیکانی از آیت الله هاشمی رفسنجانی – رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بارها به صراحت چنین خواسته‌ای را مطرح کرده‌اند. و یا علی مطهری که جزو اصولگرایان معتدل است، نه تنها این رویکرد را دارد، بلکه بارها این خواسته را از تریبون مجلس نهم مطرح کرده است. همچنین به گفته‌ی مقامات عالی دولتی، حسن روحانی رییس جمهور نیز این مساله را پیگیری می‌کند.

ششم: کسانی که اینچنین در سخنانی به مخالفت 100 درصدی با رفع حصر تاکید دارند، به فکر روزی در آینده‌ای دور یا نزدیک باشند که شاید حصر رفع شود. آن روز چه توجیهی برای خاموشی و یا حتی همراهی با آن تصمیم خواهند داشت؟ به نظر می‌رسد که جدای از وزن کشی‌های نامشخص رسانه‌ای از تریبون‌ها از سوی کسانی که مسوولیتی در کشور دارند، دست مقامات عالی رتبه‌ی ذیربط برای تصمیم‌گیری ادامه یا خاتمه‌ی حصر باز گذاشته شود.

نقدی بر نامه اعتراض معلمان ایران به رئیس جمهور / گفتمانی که باید مسیر دیگری می داشت

نقدی بر نامه اعتراض معلمان ایران به رئیس جمهور  گفتمانی که باید مسیر دیگری می داشت

انتشار نامه سرگشاده  یک معلم سبزواری به رئیس جمهوری اسلامی ایران در اعتراض به آنچه وی ضایع شدن حق قشر فرهنگیان در پرداخت حقوق و مزایای مکفی و در خور شأن برای این قشر با اهمیت جامعه عنوان کرده است، در روزهای اخیر واکنش های زیادی را به همراه آورده و هرچند ابتدا در مجله سبزوارنگار، یکی از رسانه های محلی دیار سربداران انتشار یافت (منبع)، به سرعت ظرف چند روز در بسیاری از رسانه های محلی کشور انعکاس پیدا کرد و امضای موافقت بیش از 20 هزارنفر از معلمان سراسر ایران را تا به این لحظه برای خود جذب کرده است

به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، هرچند اکثر معلمان کشور که یکی از پرجمعیت ترین اقشار اجتماعی ایران را تشکیل می دهند، با محتوای این نامه موافق بوده و آن را حرف دل خود می دانند اما در عین حال انتقاداتی نیز به این اعتراض مدنی که برخی ناظران آن را بیش از حد مادی گرایانه و دور از شأن معنوی و جایگاه بلند معلم در جامعه می دانند، وارد می آورند.

منتقدین می گویند هرچند هر قشری از جمله قشر دلسوز و فرهیخته معلمان در برابر خدماتی که به جامعه ارائه می دهند، باید حق الزحمه و مزایای منصفانه خود را دریافت کنند و مثلا کسی نمی تواند به این بهانه که معلمی، شغل انبیاء و دارای جنبه های معنوی بالاست، دارندگان این شغل را از مطالبه حقوق مادی خود محروم سازد و یا انتظار داشته باشد معلمین به حقوق و مزایایی کمتر از آنچه حقشان است، قانع باشند، اما در عین حال با درک صحیح از شرایط امروز جامعه که شمار زیادی از جوانان کشور به طور کل فاقد کار و یا دارای کارهای بسیار پرزحمت و وقت گیر با کمترین میزان حقوق و مزایا هستند، گلایه همیشگی بعضی از معلمان نسبت به دستمزدها و سایر مزایای مادی خود، کمی دور از انصاف است.

کسانی که به این حرکت اعتراضی معلمان که حدود دو هفته است در بسیاری از سایت های کشور و به خصوص سایت های محلی غرب خراسان به راه افتاده انتقاد دارند، همچنین می گویند: درست است که حقوق و مزایای معلمان نسبت به شاغلان برخی دیگر از وزارتخانه های دولتی کمتر است، اما این وضعیت در مقایسه با همه وزارت خانه ها صدق نمی کند و با در نظر گرفتن شرایط کاری مختلفی که هریک از آن ها برای کارکنان خود دارند، شاید حقوق و مزایای معلمان به نسبت تعداد ساعات کار روزانه و سالانه شان از میانگین حقوق و مزایای  کلیه کارمندان دولتی بیشتر و یاحداقل در  حد میانگین باشد.

چرا که واقعیت های غیرقابل انکار جامعه در حال حاضر نشان می دهد، بسیاری از جوانان حتی با مدارک تحصیلی عالی، آرزومند داشتن فرصت های شغلی بسیار سخت تر و البته با حقوق های کمتر هستند، اما متأسفانه فرصت های مناسب را پیدا نمی کنند ، این در حالی است که اگر بنا را بر حساب دو دو تا چهارتایی بگذاریم که برخی از قشر شریف فرهنگیان در ارتباط با حقوق و مزیای خود بر چنین نگاهی اصرار دارند، در دانشگاه های تربیت معلم و فرهنگیان، دانشجویان رشته های مختلف دبیری و معلمی، از همان دوران تحصیل حقوق دریافت می کنند و طول دوران معمولا 4 ساله تحصیل هم جزء سابقه کاریشان محسوب می شود و برای آقایان امتیاز مهم دیگری نیز وجود دارد و آن این است که از خدمت سربازی به شکلی که سایرین تجربه می کنند، معاف هستند.

در چنین شرایطی به نظر می رسد،  قشر محترم فرهنگیان  حتی اگر بنا به مقایسه خود با دیگر کارمندان دولتی دارند، بهتر است این مقایسه را به صورتی همه جانبه نگرانه تر و با نگاه به واقعیت های کنونی اجتماع و نه صرفا ایده آل های آرمانی (هرچند باید برای رسیدن به ایده آل ها تلاش کرد) انجام دهند، کمتر از گذشته احساس تبعیض و بی عدالتی در رسیدن به حقوق و مزایای مادی خود کنند.

چه رسد به اینکه اگر قرار باشد، اعتراض معلمان به حقوق و مزایای خود بر اساس ایده آل های آرمانی صورت گیرد، ممکن است برخی از همین عزیزان نیز در اندیشه و رفتار، با آن ایده آل های مطلوبی که برای نقش و جایگاه معلم در جامعه در نظر گرفته شده فاصله جدی داشته باشند و اگر فرهنگیان معتقدند جامعه امروز، چندان که باید و شاید حقوق مادی و معنوی معلمین را ادا نمی کند، خود این عزیزان هم از جمله کسانی هستند که باید به این سئوال پاسخ بدهند چرا که بی شک یکی از مسئولان اصلی پرورش نسل های جدید با هر منش اجتماعی و فردی که داشته باشند، در همه دوره ها معلمان بوده و هستند.