وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

دستم را بگیر ای شهید..

عشق یعنی استخوان و یک پلاک

آری! عشق یعنی استخوان و یک پلاک..

عشق یعنی تو..

یعنی همین تکه استخوان­های پاک­ و همین پلاک خاکی­ات..

عشق یعنی تو

یعنی 28سال غریبانه دور از خانه و کاشانه..

28سال گمنامی

عشق یعنی تو، که غریبانه جان دادی و انتظاری اینگونه را برایمان رقم زدی..

عشق یعنی تو، یعنی مادرت!

آری عشق یعنی مادری که تمام این سال­ها را چشم براهی کشید و نتوانست فراقت را تاب بیاورد، و پرکشید..

ناصر جان!

چگونه از عشق بگویم!

چگونه تو و همرزمانت را توصیف کنم در حالی که زبانم قاصر است!

دست و پایم در گِل مانده است!

و وجودم را گناه فرا گرفته..!

چگونه با زبانی که هر روز گناه می­کند تو را بخوانم!

چگونه با چشمی که هر روز شهوترانی می­کند به چشمانت نگاه کنم!

چگونه صدایت کنم وقتی تمام وجودم آغشته به دنیا پرستی است!

ناصر عزیزم!

یادم است که وقتی وصیت نامه­ات را می­خواندم غرق در شرمندگی بودم..

اشک پهنای صورتم را گرفته بود!

نوشته بودی:

"نمی­خواهم که مُهر خیانت برجبینم بکوبند و داغ فراق یاران در دل داشته باشم..!"

اما ما چه بگوییم ناصرجان!

ما چگونه بوده ایم!؟

چقدر در فراق یاران سوخته ایم!؟

آیا جز خیانت به خون شهدا کاری کرده ایم؟!

رفتارمان، گفتارمان، چگونه بوده است؟!

برای حجاب و ناموسمان چه کرده ایم؟!

زنان و دخترانمان چگونه در اجتماع ظاهر می­شوند؟!

امر به معروف و نهی از منکر را زنده نگه داشته ایم؟!

نمی­دانم چه بگویم!

بغض دارم..

لرزش دستانم و صدایم و ریزش اشک­هایم امان نمی­دهند..

دلم سنگین است..

کاش لیاقتی بود.. کاش..

پ ن:

ناصر عزیز!

دعاکن روحم، نفس تازه کند.

دعا کن به برکت حضورت جانی تازه بگیرم..

می­خواهم صراط مستقیم را دوباره تجربه کنم..

دستم را بگیر ای شهید.. 

 

یا علی