وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

عادت خوب یک سیاست مدار

«عادات خوب آدولف هیتلر»

 

نام این مرد همواره تداعی کننده جنگ، خونریزی، دیکتاتوری و رعب و وحشت بوده است. هرگاه اعتراضی علیه سیاستمداری در جهان در مخالفت با جنگ یا اعمال ضد بشری برگزار شود، عکس وی را در کنار عکس آدولف هیتلر قرار می دهند یا سبیلی شبیه آنچه هیتلر داشت برای او می کشند. این امر بدین معنی است که هیتلر نمادی از شر مطلق شده است. با این وجود این مرد عادات و رفتار ها و اعتقادات خوبی هم داشته است. در زیر برخی از عادات و اخلاق خوب وی را مرور می کنیم:


 

 

 

 

  • هیتلر سال ها گیاهخوار بود. وی با مصرف زیاد گوشت مخالف بود و کاهش مصرف گوشت را در جهت بهبود بهداشت بدن و احیای بعد معنوی آدمی مفید می دانست.
  • پیشوای آلمان نازی مدافع حقوق حیوانات بود. وی عقیده به توقف آزار و اذیت حیوانات داشت و با حیوانات خانگی خود مهربان بود.
  • بزرگ ترین دیکتاتور تاریخ مخالف الکل و سیگار بود. وی عقیده داشت که زنان برای به دنیا آوردن و تربیت فرزندان سالم و مفید برای جامعه باید مصرف الکل و سیگار را متوقف کنند.
  • آدولف هیتلر با فساد اخلاقی در کابینه و ارتشش میانه خوبی نداشت. وی یکی از فرماندهان عالیرتبه خود را به دلیل اینکه همسرش مدل عکس های پورنوگرافی بود، از کار برکنار کرد.

شروع به قتل ، 122 یا 613 ؟ مسئله این است :)))

قوانین دفعتا از فیلتر مجلس عبور نمی کنند ، و چه بسا مجلس واحدی آنها را تصویب نمی کند . بنابراین ظهور تعارضات ظاهری و گاه اساسی مسئله عجیب و نادری نیست . اخیرا با تصویب قانون مجازات اسلامی 92 تعارضی در مورد شروع به جرم قتل به وجود امده که حقوقدانها نیز در مورد حل آن اتفاق نظر ندارند . و اما اصل داستان :

مطابق ماده 613 قانون تعزیرات 1375 ، مجازات شروع به جرم قتل شش ماه تا سه سال حبس تعزیری است . در حالی که طبق ماده 122 قانون مجازات اسلامی جدید و بند الف آن ، مجازات شروع به « جرایمی » که جرم تام آن مستوجب سلب حیات و ... باشد ( مانند قتل ) حبس تعزیری درجه 4 است ، و مطابق ماده 19 قانون اخیر ، این مقدار عبارت است از بیش از 5 تا ده سال . شش ماه تا سه سال کجا ، و 5 سال تا 10 سال کجا !

1- بعضی حقوقدان ها که روش اصولی پیش گرفتند ماده 122 را عام لاحق و 613 را خاص سابق و نتیجتاً اعلام نموده اند که عام لاحق نمی تواند ناسخ خاص سابق باشد و تخصیص میخورد . البته میان اصولیین در اینکه آیا عام لاحق ناسخ است یا خاص سابق مخصص اختلاف است ، اما نظر دوم مورد قبول اکثریت واقع شده .

2- بعضی دیگر به روح حاکم بر قانون و دستور مقام رهبری نسبت به یکسان سازی مجازات ها و جلوگیری از پراکندگی قواعد حاکم استناد می کنند و اعلام می کنند که قانونگذار در مقام یکپارچگی قوانین بوده و بنابراین هرچه مخالف با قانون جدید باشد منسوخ است ، عام یا خاص آن تفاوتی ندارد . استدلال این گروه ماده 728 قانون مجازات اسلامی ( آخرین ماده ) است که هر قانون معارضی را منسوخ می داند . و حتی به عنوان مثال موادی از قانون تعزیرات را بیان میکند ( 625 تا 629 ) اما نامی از ماده 613 نمی برد . البته می توان استدلال دیگری به این عقیده افزود و نظر گروه اول را رد کرد ، چنانکه استاد عزیز دکتر کاتوزیان هم در کتاب مقدمه علم حقوق بیان کرده اند که خاص سابق همواره هم عام لاحق را تخصیص نمی زند ، بلکه ممکن است منظور قانونگذار از وضع عام ، استثنا ناپذیر بودن آن باشد که در این صورت همه خاص ها مخالف منسوخ هستند .

3- عده دیگر استدلال جالبی برای نسخ ماده 613 دارند و آن اینکه ماده 127 مجازات معاونت را منوط به آن کرده که در قانون خاص مجازاتی برای معاون منظور نشده باشد ، در حالیکه در مورد شروع به جرم این قید وجود ندارد و اگر قانونگذار بر آن بود که ماده 613 به قوت خود باقی بماند از این قید استفاده می کرد .

4- عده ای نسخ ماده 613 را چنین توجیه می کنند که در تقابل دو قانون عام ، ملاک مفاد قانون مؤخر است ، به عبارتی ایشان ماده 613 را قانون عام میدانند چراکه قانون تعزیرات قانون عام است . در واقع اینها به قالب قانون تعزیرات توجه می کنند حتی اگر مندرجات خاص داشته باشد ! البته این نظر ضعیف است و کاملا مشخص است که شروع به جرم در مقابل شروع به قتل قاعده عام شمرده می شود .

5- دکتر محمد صادقی معتقد است با توجه به ماده 728 تمام خاص های مخالف قانون جدید منسوخ اند به جز همین ماده 613 عزیز و صد البته مصوبات مجمع تشخیص ( زیرا می دانیم قانونگذار در مقام جنایت علیه بشریت هم که باشد قادر به نسخ مصوبات مرجع عالی تر نیست بنابراین مجازات شروع به جرم کلاهبرداری که مجمع به موجب قانون خاص تصویب کرده همچنان به قوت خود باقیست ) ! و توجیه ایشان اولاً توجیهی است که در شماره 1 بیان شده و در آن روش اصولی لحاظ شده و دیگر اینکه چنانچه پدری پسر خود را به قتل برساند ، طبق ماده 301 قصاص ثابت نمی شود و طبق ماده 447 مجازات او به ماده 612 ارجاع داده می شود که 3 سال تا 10 سال است . حال اگر همین پدر تنها شروع به قتل فرزند کند مجازات او طبق ماده 122 ( با فرض نسخ ماده 613 ) 5 تا 10 سال است ! یعنی مجازات شروع به قتل از مجازات جرم تام قتل بیشتر است !!!

با همه این تفاسیر ، بیش از 40 نظریه اداره حقوقی قوه قضاییه دیدم که نظر به نسخ ماده 613 داده اند و حتی ذیل بعضی از کتاب های قانون مجازات به صراحت ماده 613 را منسوخ اعلام کرده اند . نظر شخصی خودم عدم نسخ ماده 613 است ، زیرا اگرچه ظاهر آن است که قانونگذار در مقام نسخ ماده 613 بوده ، اما اصل تفسیر به نفع متهم ایجاب می کند که مجازات سبک تر مد نظر باشد به ویژه آنکه اختلاف در میزان مجازات ها بسیار فاحش است . حال قضاوت با شما ... 

روابط دختر و پسر

وضع مطلوب در روابط دختر و پسر

چطوری می توانیم با جنس مخالف نامحرم ارتباط سالمی داشته باشیم و آسیب نبینیم؟

بر اساس بینش دینی و اسلامی هرگونه دوستی با جنس مخالف ممنوع و حرام است و عذاب اخروی در پی دارد، اما ارتباط عادی برای مصالح ویژه از قبیل مباحثات علمی، داد و ستد، رفت وآمدهای خانوادگی، استاد و شاگردی و مانند آن، که لازمه زندگی اجتماعی هستند و منافع مادی و معنوی بر آن ها مرتب هستند، اشکال ندارد، ولی این ارتباطات هم شرایط و قوانینی دارند که به بعضی از آن ها اشاره می شود:

قمه ای که صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند...

وقتی به شکل گیری وهابیت و قدرت گرفتن محمد بن عبدالوهاب به عنوان یک مذهب افراطی نگاه می اندازیمتشابهات بسیار زیادی را با فرقه ضاله شیرازی ها می بینیم. فرقه ای که کاملاً مورد حمایت روباه پیر است. همان روباهی که باعث شکل گرفتن وهابیت در عربستان شد و امروز با حمایت از شیعه افراطی قصد ایجاد تفرقه بین مسلمین جهان را دارد.

صادق شیرازی که هم‌کیشانش او را آیت الله می نامند افراطی شیعه ای است که بارها علیه اسلام قدم برداشته و به همراه برادرش بارها توهینات زیادی را نثار انقلاب و امام خمینی و رهبر معظم کرده اند. تا جایی که زمانی بیت شیرازی ها پاتوقی برای ساواک بوده است و از مردم در خواست می کرند که در مقابل رژیم شاهنشاهی مقاومت نکنند.

فرقه شیرازی ها به لطف انگلیس از حمایت مالی بسیار خوبی برخوردار هستند تا جایی که 13 شبکه ماهواره ای را بدون حتی پخش یک پیام بازرگانی پشتیبانی مالی می‌کنند در حالی که اکثر کانال های ماهواره ای شیعهمسدود شده اند اما کانال های شیرازی ها همچنان به لطف غربی ها فعالیت خود بدون هیچ مشکلی برای برهم زدن وحدت مسلمین ادامه می دهند.

امام خامنه ای در این خصوص می فرماید : آن تشیعی که بخواهد از لندن و آمریکا تبلیغ شود به درد شیعه نمی‌خورد.

اما بعد از ایجاد تفرقه بین مسلمین، یکی از اصلی ترین اقدامات شیرازی ها بدعت ها و وهن هایست که در دین و مذهب شیعه وارد نموده اند مانند قمه زنی و راه رفتن بر روی زغال و خار و غیره. بدعت هایی که موجب می شود تاچهره خشنی از دین اسلام و مذهب شیعه و تخریب واقعه عاشورا در اذهان عمومی بجای بگذارد.

امام خمینی(ره) در این باره می فرماید: شما می‌خواهید برای خدا کاری انجام دهید، در شرایطی که کاری به ضرر اسلام تمام شود، بهتر است که انجام نشود، مثلاً قمه‌زنی که موجب وهن اسلام می‌شود شما تا می‌توانید دستجات و سینه‌زنی را با شکوه‌تر انجام دهید.

قمه ای که صادق شیرازی به قلب شیعه فرو می کند...

مقام معظم رهبری در این رابطه مطلبی نقل کرده‌اند: «... وقتی کمونیست‌ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند و ... هیچ نشانه‌ای از اسلامو تشیع باقی نگذاشتند، فقط یک چیز را اجازه دادند و آن قمه زدن بود، دستورالعمل رؤسای کمونیستی به زیر دستانشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز جماعت برگزار کنند و یا قرآن بخوانند، اما اجازه دارند که قمه بزنند، چون خود قمه‌زنی برای آن‌ها یک وسیله تبلیغاتی بر ضد دین و تشیع بود ...»

با بررسی نظرات بسیاری از علما و مراجع بزرگ شیعه همچون آیت الله خامنه ای(دام ظلّه)، آیت الله مکارم شیرازی(دام ظلّه)، آیت الله  سیستانی(دام ظلّه)، آیت الله فاضل لنکرانی(ره)، آیة الله جوادی آملی(دام ظلّه)، آیت الله بهجت(ره)، آیت الله نوری همدانی(دام ظلّه)، آیة الله مظاهری اصفهانی(دام ظلّه)، آیة الله سید کاظم حائری(دام ظلّه)، آیة الله نوری همدانی(دام ظلّه) و... در می یابیم همه این عزیزان قمه زنی را جایز ندانسته اند و حکم بر حرام بودن آن نیز صادر کرده اند در حالی که آخوندی انگلیسی همچون صادق شیرازی که مرجعیت ایشان هم جای بحث دارد قمه زنی را جایز می داند.

جالب است که انگار قمه زنی از سوی صادق شیرازی برای عموم جایز است وگرنه چرا شخص ایشان تابحال یکبار هم اقدام به قمه زنی نکرده است؟ مگر امیرالمؤمنین نفرمودند که : آنچه که براى خود دوست می‎داری، برای دیگران هم دوست بدار و آنچه براى خود نمى‏پسندى، براى دیگران هم مپسند؟ پس چرا صادق شیرازی حتی یک بار هم دست به قمه نشده است؟

اما شیرازی ها برای محبوب کردن چهره خود در نزد مردم اقدام به عکس گرفتن با بعضی از افراد و مداحان و بزرگان نموده اند و این تصاویر را در فضای مجازی به شکل وسیعی انتشار می دهند تا از این طریق در نزد عوام به خودمشروعیت بدهند.

ماجرای شیرازی ها به همینجا ختم نمی شود. متأسفانه این فرقه ضاله و منحرف و افراطی برای از بین بردن وکمرنگ کردن واقعه کربلا و عاشورا و مراسمات مذهبی اقدام به پرداخت کمک های مالی به هیئات نموده است و پرداخت این کمک های مالی که از سوی انگلیس پشتیبانی می شود را منوط به اجرای بعضی از شروط می نمایند. به عنوان مثال جدیدترین شرط این فرقه کثیف استفاده نکردن از نام شهدا و حتی عکس شهدا در هیئت‌های مذهبی است.

حال مسئولین هیئات اگر اندکی شرف و غیرت شیعه و محبت اهل بیت را در دل داشته باشند می بایست از دریافت اینگونه پول های حرام که از سوی مخالفان اسلام پرداخت می شود خودداری نمایند. وگرنه آن هیئت،هئیت امام حسینی نیست که هیچ بلکه هیئت یزیدی است.

آیت الله بهجت(ره) در این خصوص می فرماید: حسینی بشوید نه هیئتی! زیرا اگر گرم هیئت بشوید حسینتان راآنگونه که خود دوست دارید و باب میلتان است می‌سازید و هرکس با میل شما مخالف باشد میگویید باحسین(ع) مخالف است ولی اگر حسینی باشید هیئت و رفتارتان را برمبنای حسین میسازید! هیئتی شدن کاری نداردکافیست ریش بگذارید و با پیراهن مشکی از این هیئت به آن هیئت بروید! حسینی شدن است که مشکل است.

روایات روزمره(50): قرعه فال به نام من دیوانه زدند*

نشسته‌ایم دور هم و «ژ» دارد برایمان فال ورق می‌گیرد. نمی‌دانم کدام‌مان بیشتر به این فال‌ها اعتقاد دارد؛ مهم هم نیست. مهم این است که سوال‌های ذهنی‌‌مان وقتی سرریز می‌کند، از دل همین فال‌ها بیرون می‌زند. از تاروت، ورق، قهوه؛ از ستاره‌شناسی و رصد طالع‌ها و کف‌بینی‌ها. انگار هرچقدر هم درس بخوانیم و روشنفکر شویم، یک جایی گیر می‌کنیم به ماوراء و این ماوراء برای هرکدام‌مان یک‌جوری تعبیر می‌شود.

می‌دانم که ذهن هرکس درگیر کسی است. همه فال ورق با نام طرف‌شان می‌خواهند؛ با نام‌های سه حرفی، چهار حرفی، پنج حرفی. ورق‌ها ریخته می‌شود روی زمین و تفسیرها شروع می‌شود. به اولی می‌گوید: «ببین! خیلی بهت فکر می‌کنه. اما دو دله. هنوز تصمیمی نگرفته. از نظر عاطفی تکلیفش روشنه؛ اما ازدواج؟ نه! راستی! یه زن دیگه هم تو زندگی‌اش هست. باهاش حرف می‌زنه.» دختر خودش را جمع و جور می‌کند و زیر لب می‌گوید: «غلط کرده!»

به دومی می‌گوید: «دوستت داره؛ اما یه مخالف هم داره ازدواج‌تون. اون مخالف خودش تو رو می‌خواد.» دختر زیر لب می‌گوید: «بیخود! من نمی‌خوامش.» ورق‌ها را دوباره می‌ریزد روی زمین: «ماشالا! چه خبره دختر؟! کل سربازها و شاه‌های ورق رو کشیدی بیرون! چندتا چندتا؟» آن یکی می‌گوید: «توی فال قهوه‌اش هم همینطور بود. 6-7 تا تو فنجون، 6-7 تا توی نعلبکی.»

ورق‌ها جمع می‌شوند. سومی فال آره‌ـ‌‌نه می‌خواهد. جواب نه درمی‌آید. «ژ» می‌گوید: «دلت باهاش نیست.» بقیه سر تکان می‌دهند. می‌دانند نصف وقت‌شان را به دعوا می‌گذرانند و دیر یا زود رابطه از هم می‌پاشد.

فال گرفتن تمام می‌شود و هر کس کتابش را دستش می‌گیرد تا بخواند؛ یکی فیش‌های پایان‌نامه‌اش را مرتب می‌کند؛ آن یکی مقاله‌اش را می‌نویسد؛ دیگری خودش را برای امتحان آماده می‌کند. اما ذهن‌ها مشغول است به آنچه که فال بازگو کرده است؛ خواسته و ناخواسته چیزهایی برملا شده است که آدم جرئت با خود گفتنش را هم نداشته است. سکوت فضا را پر می‌کند و چشم‌هاست که بر روی صفحات کتاب‌ها خیره می‌ماند تا شاید ذهن جواب سوالاتش را بیاید.

*حافظ